در آیات قرآن کریم و روایات اهلبیتعلیهمالسلام گاهی از ظهور امام زمان و شرایط دوران قبل از ظهور و حوادث هنگام ظهور آن حضرت به قیامت و از علائم ظهور به علامت قیامت (قیامت صغری) تعبیر شده اشت.
مفضّلبنعمر گوید: از مولایم امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم: «آیا مأموریّت مهدی منتظر (وقت معیّنی دارد که باید مردم بدانند کی خواهد بود»؟ فرمود: «حاشا که خداوند وقت ظهور او را طوری معیّن کند که شیعیان ما آن را بدانند». عرض کردم: «آقا برای چه»؟
فرمود: «لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَى: ﴿یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یُجَلِّیها لِوَقْتِها إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِلا تَأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَة﴾[1]، وَ قَالَ ﴿عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ﴾[2] وَ لَمْ یَقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَدٍ، وَ قَالَ ﴿فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها﴾[3]
«زیرا وقت ظهور او همان ساعتی است که خداوند میفرماید: «همواره درباره قیامت از تو مىپرسند که وقوع آن چه وقت است؟ بگو: دانش آن فقط نزد پروردگار من است، غیر او آن را در وقت معینش آشکار نمىکند [تحملِ این حادثه عظیم و هولناک،] بر آسمانها و زمین سنگین و دشوار است، جز به طور ناگهانى بر شما نمىآید»، و فرموده: «بى گمان آگاهى از قیامت خاصّ خداوند است» و نگفت: که آن آگاهی نزد کسی است. و فرمود: «آیا آنها [کافران] جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالى که هم اکنون نشانههاى آن آمده است.».[4]
در این روایت امام صادق علیهالسلام مراد از «الساعة» را قیام و ظهور حضرت معرفی فرموده که علم آن نزد خداوند است. بر همین اساس روایاتی که از علائم قیامت و نزدیک شدن آن خبر میدهد، در واقع خبر از علائمی است که قبل از ظهور حضرت مهدی واقع میشود.
یک نمونه از آن روایات، روایت ابن عباس است، که رسول خدا (صلیاللهعلیهواله» در آن از احوال مردم قبل از قیام صاحب الزمان و ظهور آن خبر میدهد و شرایط مختلف دینی و فرهنگی و اجتماعی مردم در عصر قبل از ظهور و مقارن آن را بیان میفرمایند. ما در این قسمت این روایت را به طور عامل ذکر میکنیم تا با شرایط مردم در عصر غیبت و قبل از قیام آشنا شویم:
از عبد اللَّه بن عباس نقل شده که گفت: با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به زیارت حج رفتیم، همان حجی که بعد از آن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از دنیا رفت، (و یا به عبارت دیگر«حجة الوداع» رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در کعبه را گرفت و سپس روی نازنین خود را به طرف ما کرد و فرمود:
«أَ لاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ اَلسَّاعَةِ» «میخواهید شما را خبر دهم از علامات قیامت؟»
و در آن روز سلمان «رحمةاللهعلیه» از هر کس دیگر به آن جناب نزدیک تر بود، لذا او در پاسخ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) عرضه داشت: بله یا رسول اللَّه،
حضرت فرمود:
- یکی از علامت های برپایی قیامت این است که نماز ضایع می شود - یعنی از میان مسلمین میرود
- و از شهوات پیروی می شود
- و مردم به سوی هواها میل می کنند،
- مال مقامی عظیم پیدا می کند و مردم آن را تعظیم می کنند،
- دین به دنیا فروخته می شود،
- در آن زمان است که دل افراد با ایمان در جوفشان، برای منکرات بسیاری که می بینند و نمی توانند آن را تغییر دهند آب می شود آن چنان که نمک در آب حل می گردد.
سلمان با تعجب عرضه داشت:
یا رسول اللَّه: به راستی چنین روزی خواهد رسید؟
فرمود: آری، به آن خدایی که جانم به دست او است،
- ای سلمان در آن هنگام سرپرستی و ولایت مسلمانان را امرای جور به دست می گیرند
- امرایی که وزرایی فاسق و سرشناسانی ستمگر و امنایی خائن دارند.
سلمان پرسید: براستی چنین وضعی پیش خواهد آمد یا رسول اللَّه؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است.
- ای سلمان در این موقع منکر، معروف، و معروف، منکر می شود،
- خائن امین قلمداد می گردد و امین خیانت می کند،
- دروغگو تصدیق می شود و راستگو تکذیب می گردد.
سلمان با حالت تعجب پرسید: یا رسول اللَّه به راستی چنین چیزی خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است
- ای سلمان در آن روزگار زنان به امارت می رسند و کنیزان طرف مشورت قرار می گیرند
- و کودکان بر فراز منبر می روند
- و دروغ نوعی زرنگی
- و زکات خسارت،
- و خوردن بیت المال نوعی غنیمت شمرده شود،
- مرد به پدر و مادرش جفا ولی به دوستش نیکی می نماید
- و ستاره دنباله دار طلوع می کند.
سلمان باز پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین چیزی خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است.
- ای سلمان! در این موقع زن با شوهرش در تجارت شرکت کند
- و باران در فصلش نیامده بلکه در گرمای تابستان می بارد
- و افراد کریم سخت خشمگین می گردند،
- مرد فقیر تحقیر می شود،
- در این هنگام بازارها به هم نزدیک می شوند وقتی یکی می گوید: "من چیزی نفروختم" و آن دیگری می گوید: "من سودی نبرده ام" طوری می گویند که هر شنونده می فهمد دارد به خدا بد و بیراه می گوید.
سلمان پرسید: آیا حتما چنین وضعی خواهد شد یا رسول اللَّه؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است،
- ای سلمان در این هنگام اقوامی بر آنان مسلط می شوند که اگر لب بجنبانند کشته می شوند و اگر چیزی نگویند دشمنان همه چیزشان را مباح و برای خود حلال می کنند تا با بیت المال شان کیسه های خود را پر کنند و به ناموس شان تجاوز نموده، خون شان را بریزند و دل هاشان را پر از وحشت و رعب کنند و در آن روز مؤمنین را جز در حال ترس و وحشت و رعب و رهبت نمی بینی.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین روزگاری بر مؤمنین خواهد گذشت؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است.
- ای سلمان در این هنگام چیزی از مشرق می آورند و چیزی از مغرب تا امت اسلام را سرپرستی کنند،
در آن روز وای به حال ناتوانان امت من، از شر شرقی و غربی ها و وای به حال آن شرقیان و غربیان از عذاب خدا،
- آری نه صغیری را رحم می کنند
- و نه پاس حرمت کبیری را دارند
- و نه از هیچ مقصری عفو می کنند،
- اخبارشان همه فحش و ناسزا است،
- جثه آنان جثه و بدن آدمیان است ولی دل هاشان دل های شیاطین.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین روزی خواهد رسید؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است.
- ای سلمان، در این هنگام مردان به مردان اکتفاء می کنند و زنان به زنان
- و همانطوری که پدر و اهل خانواده نسبت به دختر غیرت به خرج می دهند نسبت به پسر نیز غیرت به خرج می دهند،
- مردان به زنان شبیه می شوند و زنان به مردان
- وزنان بر مرکب ها سوار می شوندکه از طرف امت من لعنت خدابر آنان باد.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعی پیش می آید؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است.
- ای سلمان، در این هنگام مساجد طلا کاری و زینت می شود آن چنان که کلیساها و معبد یهودیان زینت می شود،
- قرآنها به زیور آلات آرایش
- و مغازه ها بلند وصف ها طولانی می شود
- اما با دل هایی که نسبت به هم خشمگین است و زبان هایی که هر یک برای خود منطقی دارد.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا این وضع پیش می آید؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است،
- در آن روز مردان و پسران امت من با طلا خود را می آرایند
- و حریر و دیبا می پوشند
- و پوست پلنگ کالای خرید و فروش می گردد.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است،
- ای سلمان در آن روز ربا همه جا را می گیرد
- و یک عمل آشکار می شود
- و معاملات با غیبت و رشوه انجام می شود
- و دین-خوار و دنیا بلند مرتبه می شود.
سلمان گفت: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است
- ای سلمان در این هنگام طلاق زیاد می شود
- و هیچ حدی جاری نمی گردد
- و البته خدای تعالی از این بابت هرگز متضرر نمی شود.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا این نیز واقع خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است
- ای سلمان در این زمان کنیزان آوازه خوان و نوازنده پیدا می شوند
- و اشرار امت من بر امت، ولایت و حکومت می کند.
سلمان پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعی خواهد شد؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است
- ای سلمان در این موقع اغنیای امت من صرفا به منظور گردش و تفریح به حج می روند
- و طبقه متوسط برای تجارت و فقرا به منظور خودنمایی و ریا حج می روند،
- در این هنگام است که اقوامی قرآن را برای غیر خدا می آموزند و آن را نوعی مزمار و آلت موسیقی اتخاذ می کنند،
- اقوامی دیگر به تعلم فقه اسلامی می پردازند اما برای غیر خدا
- در آن روزگار زنا زادگان زیاد می شوند
- با قرآن آوازه خوانی می کنند
- و بر سر دنیا سر و دست می شکنند.
سلمان عرضه داشت: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعی خواهد شد؟
فرمود: آری به خدایی سوگند که جانم به دست او است
- ای سلمان این وقتی است که حرمت ها و قرق ها شکسته شود
- و مردم عالما و عامدا در پی ارتکاب گناه باشند
- و اشرار بر اخیار مسلط شوند،
- دروغ فاش و بی پرده و لجاجت ها ظاهر گردد
- و فقرا فقر خود را علنی کنند،
- مردم در لباس به یکدیگر مباهات کنند
- و باران در غیر فصل ببارد
- و مردم شطرنج و نرد و موسیقی را کاری پسندیده بشمارند
- و در مقابل امر به معروف و نهی از منکر را عملی نکوهیده بدانند تا آنجا که یک فرد با ایمان ذلیل ترین و منفورترین فرد امت شود
- و قاریان عابدان را ملامت کنند و عابدان قاریان را این مردمند که در ملکوت آسمانها رجس و نجس نامیده می شوند.
سلمان از در تعجب پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین وضعی پیش می آید؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم به دست او است
- ای سلمان در این هنگام است که توانگر هیچ دلواپسی جز فقیر شدن ندارد، حتی یک سائل در طول یک هفته یعنی بین دو جمعه سؤال می کند و احدی نیست که چیزی در دست او بگذارد.
سلمان باز پرسید: یا رسول اللَّه آیا چنین روزگاری خواهد رسید؟
فرمود: آری به آن خدایی که جانم در دست او است
- ای سلمان در این زمان رویبضة تکلم می کنند،
پرسید: یا رسول اللَّه پدر و مادرم فدای تو، رویبضه چیست؟
- فرمود: چیزی و کسی به سخن در میآید و در امور عامه سخن میگوید که هرگز سخن نمیگفت، در این هنگام است که مردم، دیگر زیاد زنده نمی مانند ناگهان زمین نعره ای می کشد و هر قومی چنین می پندارد که زمین تنها در ناحیه او نعره کشید بعد تا هر زمانی که خدا بخواهد هم چنان می مانند و سپس واژگونه می شوند و زمین هر چه در دل دارد بیرون می ریزد (و خود آن جناب فرمود: یعنی طلا و نقره را) آن گاه با دست خود به ستون هایی که در آنجا بود اشاره نموده و فرمود مثل این، ولی در آن روز دیگر نه طلایی فائده دارد و نه نقره ای.
متن عربی روایت :
فَإِنَّهُ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ مُسْلِمٍ اَلْخَشَّابِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ جَرِیحٍ اَلْمَکِّیِّ عَنْ عَطَاءِ بْنِ أَبِی رِیَاحٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: حَجَجْنَا مَعَ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حِجَّةَ اَلْوَدَاعِ فَأَخَذَ بِحَلْقَةِ بَابِ اَلْکَعْبَةِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَیْنَا بِوَجْهِهِ فَقَالَ:
أَ لاَ أُخْبِرُکُمْ بِأَشْرَاطِ اَلسَّاعَةِ
وَ کَانَ أَدْنَى اَلنَّاسِ مِنْهُ یَوْمَئِذٍ سَلْمَانُ رَحْمَةُ اَللَّهِ عَلَیْهِ، فَقَالَ بَلَى یَا رَسُولَ اَللَّه!
فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ:
إِنَّ مِنْ أَشْرَاطِ اَلْقِیَامَةِ إِضَاعَةَ اَلصَّلَوَاتِ
وَ اِتِّبَاعَ اَلشَّهَوَاتِ،
وَ اَلْمَیْلَ إِلَى اَلْأَهْوَاءِ
وَ تَعْظِیمَ أَصْحَابِ اَلْمَالِ،
وَ بَیْعَ اَلدِّینِ بِالدُّنْیَا،
فَعِنْدَهَا یَذُوبُ قَلْبُ اَلْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ کَمَا یُذَابُ اَلْمِلْحُ فِی اَلْمَاءِ مِمَّا یَرَى مِنَ اَلْمُنْکَرِ فَلاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یُغَیِّرَهُ،
قَالَ سَلْمَانُ وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ یَا سَلْمَانُ !
إِنَّ عِنْدَهَا یَلِیهِمْ أُمَرَاءُ جَوَرَةٌ
وَ وُزَرَاءُ فَسَقَةٌ،
وَ عُرَفَاءُ ظَلَمَةٌ،
وَ أُمَنَاءُ خَوَنَةٌ،
فَقَالَ سَلْمَانُ وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ ! قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ؟
إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ یَا سَلْمَانُ إِنَّ عِنْدَهَا یَکُونُ
اَلْمُنْکَرُ مَعْرُوفاً وَ اَلْمَعْرُوفُ مُنْکَراً
وَ یُؤْتَمَنُ اَلْخَائِنُ وَ یُخَوَّنُ اَلْأَمِینُ
وَ یُصَدَّقُ اَلْکَاذِبُ وَ یُکَذَّبُ اَلصَّادِقُ،
قَالَ سَلْمَانُ وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ.
یَا سَلْمَانُ !
فَعِنْدَهَا تَکُونُ إِمَارَةُ اَلنِّسَاءِ وَ
مُشَاوَرَةُ اَلْإِمَاءِ
وَ قُعُودُ اَلصِّبْیَانِ عَلَى اَلْمَنَابِرِ
وَ یَکُونُ اَلْکَذِبُ طَرَفاً
وَ اَلزَّکَاةُ مَغْرَماً
وَ اَلْفَیْءُ مَغْنَماً
وَ یَجْفُو اَلرَّجُلُ وَالِدَیْهِ
وَ یَبَرُّ صَدِیقَهُ،
وَ یَطْلُعُ اَلْکَوْکَبُ اَلْمُذْنِبُ،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ وَ عِنْدَهَا تُشَارِکُ اَلْمَرْأَةُ زَوْجَهَا فِی اَلتِّجَارَةِ
وَ یَکُونُ اَلْمَطَرُ قَیْظاً
وَ یَغِیظُ اَلْکِرَامُ غَیْظاً
وَ یُحْتَقَرُ اَلرَّجُلُ اَلْمُعْسِرُ
فَعِنْدَهَا تَقَارَبُ اَلْأَسْوَاقُ إِذْ قَالَ هَذَا لَمْ أَبِعْ شَیْئاً وَ قَالَ هَذَا لَمْ أَرْبَحْ شَیْئاً فَلاَ تَرَى إِلاَّ ذَامّاً لِلَّهِ،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ.
یَا سَلْمَانُ ! فَعِنْدَهَا یَلِیهِمْ أَقْوَامٌ إِنْ تَکَلَّمُوا قَتَلُوهُمْ وَ إِنْ سَکَتُوا اِسْتَبَاحُوا حَقَّهُمْ لَیَسْتَأْثِرُونَ أَنْفُسَهُمْ بِفَیْئِهِمْ وَ لَیَطَئُونَ حُرْمَتَهُمْ وَ لَیَسْفِکُنَّ دِمَاءَهُمْ وَ لَیَمْلَأُنَّ قُلُوبَهُمْ دَغَلاً وَ رُعْباً، فَلاَ تَرَاهُمْ إِلاَّ وَجِلِینَ خَائِفِینَ مَرْعُوبِینَ مَرْهُوبِینَ،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ، یَا سَلْمَانُ !
إِنَّ عِنْدَهَا یُؤْتَى بِشَیْءٍ مِنَ اَلْمَشْرِقِ وَ شَیْءٍ مِنَ اَلْمَغْرِبِ یُلَوَّنُ أُمَّتِی، فَالْوَیْلُ لِضُعَفَاءِ أُمَّتِی مِنْهُمْ وَ اَلْوَیْلُ لَهُمْ مِنَ اَللَّهِ،
لاَ یَرْحَمُونَ صَغِیراً وَ لاَ یُوَقِّرُونَ کَبِی
راً وَ لاَ یَتَجَاوَزُونَ مِنْ مُسِیءٍ
جُثَّتُهُمْ جُثَّةُ اَلْآدَمِیِّینَ وَ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ اَلشَّیَاطِینِ،
قَالَ سَلْمَانُ وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! وَ عِنْدَهَا یَکْتَفِی اَلرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ اَلنِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ
وَ یُغَارُ عَلَى اَلْغِلْمَانِ کَمَا یُغَارُ عَلَى اَلْجَارِیَةِ فِی بَیْتِ أَهْلِهَا
وَ تُشْبِهُ اَلرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ اَلنِّسَاءُ بِالرِّجَالِ
وَ لَتَرْکَبَنَّ ذَوَاتُ اَلْفُرُوجِ اَلسُّرُوجَ فَعَلَیْهِنَّ مِنْ أُمَّتِی لَعْنَةُ اَللَّهِ،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! إِنَّ عِنْدَهَا تُزَخْرَفُ اَلْمَسَاجِدُ کَمَا تُزَخْرَفُ اَلْبِیَعُ وَ اَلْکَنَائِسُ
وَ تُحَلَّى اَلْمَصَاحِفُ،
وَ تُطَوَّلُ اَلْمَنَارَاتُ
وَ تَکْثُرُ اَلصُّفُوفُ بِقُلُوبٍ مُتَبَاغِضَةٍ وَ أَلْسُنٍ مُخْتَلِفَةٍ.
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
وَ عِنْدَهَا تُحَلَّى ذُکُورُ أُمَّتِی بِالذَّهَبِ
وَ یَلْبَسُونَ اَلْحَرِیرَ وَ اَلدِّیبَاجَ
وَ یَتَّخِذُونَ جُلُودَ اَلنُّمُورِ صِفَافاً
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ ! قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ . وَ عِنْدَهَا یَظْهَرُ اَلرِّبَا وَ یَتَعَامَلُونَ بِالْعِینَةِ وَ اَلرُّشَى
وَ یُوضَعُ اَلدِّینُ وَ تُرْفَعُ اَلدُّنْیَا،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! وَ عِنْدَهَا یَکْثُرُ اَلطَّلاَقُ،
فَلاَ یُقَامُ لِلَّهِ حَدٌّ وَ لَنْ یَضُرُّوا اَللَّهَ شَیْئاً
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! وَ عِنْدَهَا تَظْهَرُ اَلْقَیْنَاتُ وَ اَلْمَعَازِفُ وَ یَلِیهِمْ أَشْرَارُ أُمَّتِی،
قَالَ سَلْمَانُ وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! وَ عِنْدَهَا تَحُجُّ أَغْنِیَاءُ أُمَّتِی لِلنُّزْهَةِ
وَ تَحُجُّ أَوْسَاطُهَا لِلتِّجَارَةِ
وَ تَحُجُّ فُقَرَاؤُهُمْ لِلرِّیَاءِ وَ اَلسُّمْعَةِ
فَعِنْدَهَا یَکُونُ أَقْوَامٌ یَتَعَلَّمُونَ اَلْقُرْآنَ لِغَیْرِ اَللَّهِ وَ یَتَّخِذُونَهُ مَزَامِیرَ،
وَ یَکُونُ أَقْوَامٌ یَتَفَقَّهُونَ لِغَیْرِ اَللَّهِ
وَ تَکْثُرُ أَوْلاَدُ اَلزِّنَا،
وَ یَتَغَنَّوْنَ بِالْقُرْآنِ ،
وَ یَتَهَافَتُونَ بِالدُّنْیَا
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ
قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ.
یَا سَلْمَانُ ذَاکَ إِذَا اُنْتُهِکَتِ اَلْمَحَارِمُ،
وَ اِکْتَسَبَتِ اَلْمَآثِمُ،
وَ تَسَلَّطَ اَلْأَشْرَارُ عَلَى اَلْأَخْیَارِ،
وَ یَفْشُو اَلْکَذِبُ
وَ تَظْهَرُ اَللَّجَاجَةُ،
وَ تَغْشُو اَلْفَاقَةُ
وَ یَتَبَاهَوْنَ فِی اَللِّبَاسِ
وَ یُمْطَرُونَ فِی غَیْرِ أَوَانِ اَلْمَطَرِ،
وَ یَسْتَحْسِنُونَ اَلْکُوبَةَ وَ اَلْمَعَازِفَ
وَ یُنْکِرُونَ اَلْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنَّهْیَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ حَتَّى یَکُونُ اَلْمُؤْمِنُ فِی ذَلِکَ اَلزَّمَانِ أَذَلَّ مِنَ اَلْأَمَةِ
وَ یُظْهِرُ قُرَّاؤُهُمْ وَ عُبَّادُهُمْ فِیمَا بَیْنَهُمُ اَلتَّلاَوُمَ، فَأُولَئِکَ یُدْعَوْنَ فِی مَلَکُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ اَلْأَرْجَاسَ وَ اَلْأَنْجَاسَ،
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ،
یَا سَلْمَانُ ! فَعِنْدَهَا لاَ یَحُضُّ اَلْغَنِیُّ عَلَى اَلْفَقِیرِ حَتَّى إِنَّ اَلسَّائِلَ یَسْأَلُ فِیمَا بَیْنَ اَلْجُمُعَتَیْنِ لاَ یُصِیبُ أَحَداً یَضَعُ فِی کَفِّهِ شَیْئاً
قَالَ سَلْمَانُ : وَ إِنَّ هَذَا لَکَائِنٌ یَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: إِی وَ اَلَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ
یَا سَلْمَانُ ! عِنْدَهَا یَتَکَلَّمُ اَلرُّوَیْبِضَةُ،
فَقَالَ: وَ مَا اَلرُّوَیْبِضَةُ یَا رَسُولَ اَللَّهِ فِدَاکَ أَبِی وَ أُمِّی
قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: یَتَکَلَّمُ فِی أَمْرِ اَلْعَامَّةِ مَنْ لَمْ یَکُنْ یَتَکَلَّمُ فَلَمْ یَلْبَثُوا إِلاَّ قَلِیلاً حَتَّى تَخُورَ اَلْأَرْضُ خَوْرَةً فَلاَ یَظُنُّ کُلُّ قَوْمٍ إِلاَّ أَنَّهَا خَارَتْ فِی نَاحِیَتِهِمْ فَیَمْکُثُونَ مَا شَاءَ اَللَّهُ ثُمَّ یَنْکُتُونَ فِی مَکْثِهِمْ فَتُلْقِی لَهُمُ اَلْأَرْضُ أَفْلاَذَ کَبِدِهَا ذَهَباً وَ فِضَّةً ثُمَّ أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى اَلْأَسَاطِینِ فَقَالَ مِثْلَ هَذَا فَیَوْمَئِذٍ لاَ یَنْفَعُ ذَهَبٌ وَ لاَ فِضَّةٌ، فَهَذَا مَعْنَى قَوْلِهِ «فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها.[5]
[1] اعراف/ 187
[2] لقمان/34
[3] محمد/ 18
[4] حسن بن سلیمان حلی، مختصر البصائر، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، مؤسسة النشر الإسلامی، 1379ش، چاپ اول، ص 433/ محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج53، ص 2
[5] علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۰۳/ محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، ج۱، ص۳۲۶/ بحار الأنوار ج۶ ص۳۰۵