مادر امام صادق (علیهالسلام) از نسل ابوبکر
بعضی علمای شیعه تقریبا قبول میکنند که مادر امام صادق (ع) نواده ابوبکر بوده است. اگر این باور را قبول کنیم آیا این با «و الأصلاب الشامخة و الأرحام المطهرة» تناض و تنافی ندارد؟
مگر نمیگوییم هر کس بغض علی (ع) را دارد حرام زاده است؟
پاسخ:
مادر امام صادق (ع) بانوی مکرمهای به نام «ام فروه» بوده است. ایشان دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر است. لذا مادر ایشان از طرف پدر منسوب به ابوبکر است.
اما باید توجه کرد که قرآن میفرماید:
«إنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَىٰ ۖ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ۚ ذَٰلِکُمُ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَکُونَ»
خداوند شکافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده خارج مىسازد و مرده را از زنده، این است خداى شما پس چگونه از حق منحرف مىشوید؟
از روایاتى که در تفسیر این آیه یا آیات مشابه آن از امامان اهلبیت علیهم السلام به ما رسیده است استفاده مىشود که آیه فقط مختص حیات و مرگ مادى نیست، بلکه حیات و مرگ معنوى را نیز در بر مىگیرد.
افراد با ایمانى را مىبینیم که از پدرانى بىایمان به وجود مىآیند، و افراد شرور و آلوده و بىایمانى را مشاهده مىکنیم که از نسل افراد پاکند، و قانون وراثت را با اراده و اختیار خود نقض مىکنند که این خود یکى دیگر از نشانههاى عظمت آفریدگار است که چنین قدرت ارادهاى به انسان بخشیده است.[1]
مادر حضرت صادق (ع) مصداق بارز آیه و تولد زندهدل از مردهدل بوده و نشانه قدرت خداوندی محسوب میشده است که یک بانوی پاک و مطهره و طاهره و مومنه از نسلی به دنیا آمد که ریشه آن نسل بازگشت میکرد به کسی که عداوت و دشمنی او با آیین الهی و اهل بیت علیهم السلام قطعی بوده و قساوت قلبش و انحراف او از حق و حقیقت و ایمان و اسلام حقیقی قابل شک و تردید نمیباشد.
امام صادق (ع) در وصف مادر میفرماید:
«کانَتْ أُمِّی مِمَّنْ آمَنَتْ وَ اتَّقَتْ وَ أَحْسَنَتْ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»[2]
مادرم از جمله کسانى بود که ایمان آورد و تقوى و پرهیزکارى را اختیار کرد و احسان و نیکوکارى نمود و خدا دوست دارد نیکوکاران را
مسعودی درباره امفروه مینویسد:
️«کانت من أتقى نساء زمانها»
️از تمامى زنان زمان خود تقوایش زیادتر بود
مرحوم شیخ عباس قمی مینویسد:
امّ فروة چندان مجلّله و مکرّمه بود که به سبب آن از حضرت صادق (ع) گاهى به «ابن المکرمة» تعبیر کردهاند.[3]
از عبد الأعلى روایت شده که گفت:
امّ فروة را دیدم که کسایى پوشیده بود و طواف کعبه مىکرد به صورتی که کسى او را نشناسد، سپس حجر الأسود را به دست چپ استلام کرد.
مردى به او گفت: «اى کنیز خدا! خطا کردى در سنّت و آداب که با دست چپ استلام کردى».
امّ فروة فرمود: «إِنَّا لَأَغْنِیَاءُ عَنْ عِلْمِک»[4]
یعنى [نمىخواهد چیزى به ما یاد بدهى» همانا ما از علم شما بىنیازیم
مرحوم شیخ عباس قمی در توضیح روایت فوق میگوید:
ظاهرا آن مرد از فقهاى عامّه بوده، و چگونه غنى و بىنیاز نباشد از فقه عامّه و اهل سنت، زنى چون ام فروه که شوهرش باقر علوم اوّلین و آخرین باشد، و پدر شوهرش حضرت امام زین العابدین (ع)، و فرزندش ینبوع علم و معدن حکمت و یقین جعفر بن محمّد الصادق الأمین- صلوات اللّه علیهم اجمعین- باشد، و پدرش از ثقات و معتمدان علىّ بن الحسین علیه السّلام و یکى از فقهاى سبعه مدینه باشد در حجر علم تربیت شده و در بیت فقه نشو و نما کرده »
و اما پاسخ شبهه:
اولا: منظور از «اصلاب شامخه و ارحام مطهره» آن است که پدران و مادران انبیاء و اوصیاء از پلیدی زنا، فسق و فجور به دور بودند، و هنگامی که سلسله طولی نسب امامان را بررسی میکنیم، به این واقعیت دست خواهیم یافت.
اما گناهکار نبودن و معصوم بودن تمام پدران و مادران معصومان، موضوعی نیست که مورد ادعای شیعه باشد تا ملتزم به دفاع از این عقیده باشیم.
به عنوان نمونه، پیامبران بسیاری از بنیاسرائیل از نسل یکی از برادران حضرت یوسف هستند که تا حدودی در گناه دیگر برادران و ظلم به یوسف شریک بود.
علاوه بر این که اگر این اشکال وارد باشد تنها به "ام فروه" وارد نیست، زیرا در جد مادری دیگر ائمه علیهم السلام نیز این مورد دیده میشود و نمیتوان اثبات کرد اجداد مادری همه آنان انسانهای وارستهای بودهاند.
بنابراین نمیتوان چنین برداشت که همه اجداد ائمه علیهم السلام از طرف مادر باید انسانهای وارسته و متقی باشند و این عبارت نیز چنین مطبی را نمیرساند.
و ثانیا: اگر در خود تعبیر «أَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة» دقت کنید روشن میشود که اصلا امثال ابوبکر و اجداش مثل "ابوقحافه" و "سلمی" داخل این تعبیر نیستند تا نیاز باشد ما بر سر رفتار آنها بحث کنیم.
ائمه علیهم السلام انواری بودند که از «اصلاب شامخة» پدرانشان به «ارحام مطهرة» انتقال یافتهاند، یعنی آن ارحامی که روزی ظرف این نور قرار گرفتهاند، تمام مادرانی که روزی حامل این نور شدهاند باید مطهره باشند، پس فقط مادران بلاواسطه در نسل پدری ایشان بوده که این نور به واسطه ایشان به صلب بعدی منتقل یافته است.
به عبارت دیگر آن «ارحام مطهرة» خودشان باید مطهره باشند، آباء و اجداد آن ارحام مطهره از بحث خارج است. به همین دلیل حتی اگر آباء و اجدادشان آلوده بوده باشد، همین که نجاستی از آباء و اجداشان به خود نگرفته باشند کافی است تا لایق انتقال این انوار باشند،
اما پدران که همواره حامل این انوار بودهاند همگی باید مبرای از شرک و بیبند و باری باشند، و این انوار از طریق ارحام مطهره در صلب بعدی قرار گیرد.
این مطلب با روایت پیامبر (ص) نیز تطبیق دارد آنجا که میفرماید:
«أنَا دَعْوَةُ أَبِی إِبْرَاهِیم نُقِلْتُ مِنْ أَصْلَابِ الطَّاهِرِینَ إِلَى أَرْحَامِ الطَّاهِرَاتِ، لَمْ یَمْسَسْنِی سِفَاحُ أَهْل الْجَاهِلِیَّة»[5]
من نتیجه اجابت دعای پدرم حضرت ابراهیم(علیه السلام)هستم و من از نسل پاک پدران به ارحام پاکیزه مادرانی منتقل شدم که روابط نامشروع جاهلیت در میان آنها نبوده است
بنا بر این روایت، تنها مادرانی منظور هستند که همسر مستقیم اجداد بوده باشند یعنی نسبت امام صادق (ع) شامل مادر امام باقر (ع) و ام فروه، امام سجاد (ع) و فاطمه بنت الحسن علیهما السلام، حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) ... میباشد و حتی شامل پدر و مادر ام فروه نیز نمیشود تا چه رسد به اجداد آنها.