حبل الله المتین

محل نشر معارف اسلامی

حبل الله المتین

محل نشر معارف اسلامی

حبل الله المتین
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حضرت معصومه» ثبت شده است

مقدمه

در مورد دختران امام کاظم (ع) در کتب انساب و تاریخ اختلافات زیادی و جود دارد. تعداد آنها15، 19 و 37 نفر در منابع ثبت شده است. در میان  این اختلافات مورخان و نسب‌شناسان، به هنگام شمارش دختران حضرت موسی بن جعفر علیه السلام از چند دختر به نام «فاطمه» نام برده اند.[1] سبط ابن جوزی، یکی از علمای اهل سنت در قرن هفتم قمری، به هنگام شمارش فرزندان امام کاظم علیه السلام، از چهار دختر به شرح زیر یاد کرده است: ۱. فاطمه کبری؛ ۲. فاطمه صغری؛ ۳. فاطمه وُسطی؛ ۴. فاطمه اُخری.[2] «فاطمه کبری» مشهور به حضرت معصومه علیهاالسلام در قم مدفون است. فاطمه صغری مشهور به «بی بی هیبت» در مدخل شهر «باکو» پایتخت آذربایجان مدفون است. فاطمه وسطی مشهور به «ستی فاطمه» در اصفهان مدفون است و حرم قدیمی باشکوهی دارد. فاطمه اخری مشهور به «خواهر امام» در شهر رشت مدفون است.

 به جز فاطمه معصومه(س) که در شهر قم مدفون است شرح حال بقیه دختران امام کاظم(ع) به صورت دقیق مشخص نیست. در این قسمت به بررسی شرحال چهار فاطمه از دختران موسی بن جعفر علیه‌السلام می‌پردازیم.

 

1_ فاطمه معصومه(س)

تاریخ ولادت و وفات فاطمه کبری به طور دقیق معلوم نیست، زیرا در منابع قدیم ذکر نشده است، ولی برخی ادعا نموده اند که وی در اول ذی القعده173 قمری در مدینه به دنیا آمده است. عده ای دیگر به نقل از کتاب های نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمه الاطهار و لواقح الانوار فی طبقات الاخیار. تولد حضرت فاطمه معصومه(س) را در اول ذی القعده173 قمری و وفات ایشان را دهم ربیع الثانی 201 قمری ذکر نموده اند.

اما این نظر از سوی محققان رد شده است. ذبیح الله محلاتی می نویسد:

آن چه را که برخی از جهت بعضی اغراض نسبت می دهند که فلان مجتهد در مدینه طیبه وفات و تولد آن مخدره را استخراج کرده بی اصل است، زیرا کتاب لواقح الانوار در نظر من موجود است و اصلاً چنین مطلبی در آن نیست. احتمال دادم کتاب دیگری باشد، تا این که خدمت علامه آقای شهاب الدین نجفی تبریزی شرف یاب شدم. این مطلب را عنوان کردم، فرمود: من کسی را که چنین جعلی کرده، ملاقات کردم، معلوم شد غرض داشته و ذکر آن مصلحت نیست.

برخی ولادت ایشان را اول ذی القعده سال 183 قمری ذکر می کنند. البته این قول نیز صحت ندارد، زیرا بنابر قول مشهور، امام کاظم(ع) در این سال به شهادت رسیده است، خصوصاً این که حضرت چهار سال آخر عمرش را در زندان سپری نمود و از خانواده اش در مدینه دور بود. بنابراین نتیجه می گیریم که تاریخ تولد و وفات فاطمه معصومه(س) به طور دقیق معلوم نیست.

 

مادر ارج مند حضرت فاطمه معصومه (س)، بانویی از اهالی مغرب می باشد وی و امام ضا (ع) از یک مادر متولد شده اند. برای مادر این بانو، اسامی و القاب فراوان از جمله: نجمه، تکتم، خیزران، مرسیه، آروی، ام البنین، صغرا ذکر شده است، درباره زمان تولد پدر، مادر، سن و مدت عمر نجمه خاتون اطلاعی در دست نیست. درباره این که اهل چه منطقه ای بوده است، تنها چیزی که در دست است مشخص می کند که او اهل مغرب بوده، از این رو مرحوم خاتون آبادی به صراحت وی را اهل نوبه و زنگبار دانسته است.

این بانوی با شرافت و فضیلت در خانواده امامت و ولایت، نجمه نامیده شد، وی در ابتدا کنیزی در خدمت امام هفتم بود، هنگامی که نجمه قبل از ازدواج به خانه امام کاظم (ع) راه یافت از محضر حُمَیده «مادر امام کاظم(ع)» اصول و کمالات اسلامی را آموخت، نجمه خاتون از نطر عقل، هوشیاری و دین داری از بهترین بانوان بود و مادر امام کاظم (ع) او را بهترین دختر در زیرکی و محاسن اخلاقی می دانست که هر نسلی از او پاکیزه و مطهره است.

حمیده مادر امام کاظم (ع) می گوید:

وقتی که نجمه به خانه ما راه یافت شبی پیامبر(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود: ای حمیده نجمه را به پسرت موسی ببخش (همسر او کن ) همانا به زودی بهترین فرد روی زمین از او متولد می شود. من به این دستور عمل کردم و نجمه را همسر فرزندم امام کاظم (ع) نمودم و از او حضرت رضا به دنیا آمد.

 

هجرت به ایران

مأمون در سال 200 هجری امام رضا (ع) را از مدینه به مرو دعوت کرد، تا او را ولی عهد خود قرار دهد، آن حضرت اجباراً از مدینه به سوی مرو، محل خلافت مأمون عباسی حرکت کرد و در آن جا مجبور به پذیرش ولایت عهدی شد. بعد از این حادثه، علویان به سوی ایران روی آوردند.

حضرت معصومه(س) یک سال بعد از امام رضا (ع) در سال 201 هجری عازم ایران شد. درباره این که ایشان را چه کسانی هم راهی کردند به طور دقیق در تاریخ چیزی یافت نمی شود، شیرازی می گوید:

23 نفر از امام زادگان، از هم راهان حضرت معصومه(س) بوده اند، وی شش نفر از برادران حضرت معصومه(س) را نام می برد که هم راه وی بوده اند. 1- فضل 2- علی 3- جعفر 4- هادی 5- قاسم 6- زید.

در کتاب های انساب، از هادی به عنوان یکی از فرزندان امام کاظم (ع) نامی برده نشده است و ایشان غیر از امام رضا(ع) فرزند دیگری به اسم علی نداشته است. چون زید معروف به «زیدالنار»، در بصره قیام نمود سربازان مأمون وی را دست گیر نموده به مرو بردند. بنابراین، گزارش شیرازی درست نخواهد بود. در این خبر آمده که هم راهان حضرت معصومه (س) در ساوه با سربازان مأمون درگیر شده و به شهادت رسیدند.

برخی دیگر به نقل از کتاب بحرالانساب، که فاقد اعتبار است 21 نفر از فرزندان امام کاظم(ع) را ذکر می کنند که هم راه حضرت معصومه(س) بودند. افرادی که ذکر می کنند اکثر آنها در کتاب های انساب جزء فرزندان امام کاظم (ع) ذکر نشده اند، اسامی آنها عبارتند از: جعفر، باقر، قاهر، حیدر، حاضر، ابوذر، صادق، ساطی، هادی، قاسم، مالک، ادهم، قائم، سپه سالار، حسین، ابوطالب، علی، زید، زبیده، آذر و سنی. به هر صورت از چگونگی هجرت حضرت معصومه(س) و این که هم راهان وی چند نفر و چه کسانی بوده اند و مسیری که از آن به ایران آمده اند، در کتب معتبر تاریخ و انساب، گزارش دقیقی نیامده است.

قدیمی ترین گزارش در مورد حضرت معصومه(س)، در قرن چهارم از حسن بن محمد قمی است. روایاتی از امام رضا(ع) در مورد خواهرش نقل شده که مشخص می شود حضرت معصومه(س) قبل از شهادت امام رضا (ع) در قم وفات یافته است. امام رضا (ع) کسانی که از قم به خراسان خدمت ایشان می آمدند به زیارت قبر خواهرش حضرت معصومه(س) تشویق می-کردند.

دلایل هجرت به قم

برخی برای هجرت حضرت معصومه(س) دلایلی دارند که قابل قبول و یا توجیه کنندة هجرت ایشان است. در بررسی علل هجرت ایشان به ایران می توان گفت وضعیت بحرانی سیاسی و اجتماعی دوره عباسیان در این امر تأثیر گذار بوده است. مثلاً، شرایط سخت و دشوار علویان و در نتیجه عدم امنیت جانی و مالی یکی از دلایل هجرت می باشد. در چنان شرایطی، حضرت فاطمه معصومه (س) تصمیم گرفتند از مدینه به ایران هجرت کنند. درباره علت هجرت فاطمه معصومه(س) به سوی ایران نظرات گوناگونی ابراز شده است که هر یک جای تفکر و بررسی دارد، احتمالاتی نیز مطرح است که مورد بررسی قرار می گیرد:

الف. طبق گزارش برخی از افراد، امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) هر دو از یک مادر متولد شده اند. عشق و علاقه آن حضرت به امام رضا(ع) علاوه بر ابعاد دیگر، از بعد راوبط عاطفی و شخصی حائز اهمیت بود، آن چنان که هرگز نتوانست دوری برادر را تحمل کند، از این-رو، به شوق دیدار برادر راهی مرو گردید.

ب. برخی نقل نموده اند امام رضا(ع) از مرو نامه ای خطاب به حضرت معصومه(س) نوشت و به دست یکی از غلامان مورد اعتماد خود داد تا آن را به ایشان در مدینه برساند. حضرت پس از دریافت نامه، آماده سفر شد.

ج. همان گونه که امام رضا(ع) در طول سفر خویش از مدینه به مرو، با بیان سخنان بیدارکننده، اذهان جامعه را نسبت به اهل بیت(ع)، جای گاه آنها و نقش امامت در جامعه مسلمین روشن می ساخت؛ حضرت فاطمه معصومه (س) نیز برای فرار از ظلم و ستم حکومت، نشر تبلیغ آیین محمد(ص)، آشکار کردن چهره عباسیان، مظلومیت خاندان اهل بیت(ع) و روشن ساختن اذهان جامعه نسبت به امامت و ولایت، هجرت را برگزید.

د. مزیت سرزمین قم و محوریت آن در آینده، یکی از علل هجرت فاطمه معصومه(س) به ایران است. اهالی قم از همان قرون اولیه به طرف داری و پیروی از اهل بیت (ع) معروف بوده اند و تاریخ نگاران گفته اند که اهالی قم اکثراً پیرو مذهب امامیه هستند. از طرف دیگر، مردم قم هم-واره مورد ستایش ائمه قرار گرفته اند. روایاتی از زبان ائمه (ع) در این مورد نقل شده است. امام صادق (ع) در حدیثی خبر داده بود که یکی از دختران فرزندم موسی بن جعفر(ع) در قم مدفون خواهد شد. لذا به همین جهت فاطمه معصومه (س) راهی ایران گردید.

 

ذ. برخی گفته اند که مأمون، حضرت معصومه(س) را از امام رضا (ع) خواستگاری نمود و حضرت به اجبار نامه ای به ایشان نوشت و از او خواست که راهی مرو شود، ایشان نیز طبق دستور امام رضا(ع) راهی مرو شد. البته این گزارش در منابع معتبر نیامده و خود عباس فیض هم آن را رد می کند.

از جمع بندی میان احتمالات هجرت حضرت فاطمه معصومه (س) به ایران، گزینه های اول و آخر مردود است، زیرا که در منابع معتبر تاریخی این روایات دیده نشده است. اما دیگر احتمالات می تواند دلیلی قانع کننده برای هجرت حضرت معصومه(س) به ایران باشد، زیرا هرکدام از این احتمالات، مانند هجرت برای دیدار برادر، فرار از ظلم و ستم و تبلیغ از دین، معقول به نظر می رسد.

حضرت فاطمه معصومه(س)، حرکت سیاسی امام رضا(ع) را در نظر داشت که برادر چگونه از خانواده اش خداحافظی کرد. چگونگی خروج او از مدینه، خبر دادن از سفر غیرقابل بازگشت و شهادت خویش، ایجاد کردن زمینه منفی نسبت به حکومت و آماده کردن خاندان اهل بیت (ع) از خبر شهادت خود، ایشان نیز با درک اوضاع و احوال دریافته بود که دیگر امام رضا (ع) را زیارت نخواهد کرد. از این رو، به عشق دیدار امام و برادر خویش، جانب ایران را در پیش گرفت.

هجرت حضرت معصومه(س) به قم، از جهات گوناگون دارای تأثیر بوده است. حضور کریمه اهل بیت(ع) در شهر قم، باعث شد که مهاجران علوی، سادات و دوست داران اهل بیت(ع) از سرزمین های مختلف به این شهر روی آوردند و به تدریج باعث جذب سرمایه، عمرانی و آبادانی شد. ایجاد پایگاه علمی، گسترش فقه جعفری و شیعه اثنی عشری و ایجاد حوزه های علمیه از دیگر برکات وجود آن حضرت است.

ورود به قم

حسن بن محمد قمی می گوید:

از دیگر سادات حسنیه و فرزندان موسی بن جعفر(ع) که به قم آمدند دختر موسی بن جعفر(ع) است.

بعضی از مشایخ قم می گویند: هنگامی که علی بن موسی الرضا(ع) را برای عقد ولایت عهدی از مدینه به مرو آوردند، خواهر او فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) در سال 201 به جست وجوی او بیرون آمد چون به ساوه رسید بیمار شد، پرسید: «تا شهر قم چه قدر مسافت است»، گفتند: «ده فرسخ»، خادم خود را گفت تا او بردارد و به قم ببرد، او را به قم آورد و در سرای موسی بن-خزرج بن سعد اشعری مهمان کرد.

روایت صحیح و درست آن است که چون خبر به آل سعد رسید همه اتفاق کردند که از ستی فاطمه تقاضا کنند که به قم آید از میان ایشان موسی بن خزرج تنها در آن شب بیرون آمد و چون به شرف ملازمت ستی فاطمه رسید زمام ناقة او را گرفت و به جانب شهر کشید و او را به سرای خود فرود آورد و هفده روز در حیات بود چون رحلت کرد بعد از غسل و کفن و نماز توسط موسی بن خزرج زمینی که در بابلان بود (آن جا که امروزه بارگاه حضرت معصومه قرار گرفته است) دفن کرده و بر سر تربتش از بوریا سایه بان ساختند تا آن که زینب دختر محمدبن علی الرضا (ع) قبه فعلی را بر سر تربت او بنا نهاد.

 

روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه از محمدبن حسن بن احمد که او را روایت کردند که چون فاطمه را وفات رسید و بعد از غسل و تکفین، او را به مقبره ای بابلان بر کنار سردابی که از برای او ترتیب داده بودند حاضر کردند، آل سعد با یک دیگر اختلاف کردند درباره این که چه کسی سزاوار است که در سرداب رود و فاطمه را بر زمین نهد و دفن کند. پس از آن همگی اتفاق کردند بر آن که خادم پیر به نام قادر را حاضر گردانند تا فاطمه در قبر نهد و کسی را به دنبال او فرستادند در میان این گفت و گو از جانب ریگ زار دو سوار پدیدار شدند و به جانب آنها آمدند چون به نزدیک جنازه فاطمه رسیدند از اسب فرود آمدند و بر فاطمه نماز گزاردند و در سرداب رفتند و فاطمه را دفن کردند و از قبر بیرون آمدند و رفتند و هیچ کس نفهمید که که آن دو سوار چه کسانی بودند.

 

فضیلت زیارت بارگاه حضرت فاطمه معصومه(س)

بهترین سند درباره فضیلت زیارت آن بانوی برگزیده اسلام، روایات امامان معصوم (ع)، تشویق و توصیه پیروان خود به زیارت مرقد نورانی ایشان است. پاداش عظیمی برای زائران بیان کردند که چنین پاداشی در باب زیارت اولاد موسی بن جعفر(ع) بعد از امام رضا(ع) بی سابقه است.

تولد فاطمه معصومه (س) برای اهل بیت (ع) اهمیت خاصی داشت زیرا این خبر قبل از تولد، بارها توسط امام صادق (ع) اعلام می شد، به این ترتیب از همان ایام، شیعیان را به شناخت مقام والای وی فرا می خواندند؛ در این جا چند نمونه از روایات را ذکر می‌کنیم.

1_ گروهی از شیعیان ری نزد امام صادق (ع) آمدند، حضرت فرمود: « مَرْحَباً بِإِخْوَانِنَا مِنْ أَهْلِ قُمَّ»، آنان گفتند: «ما اهل ری هستیم»، ولی امام (ع) همان جمله پیشین را تکرار فرمود و ادامه داد، این جمله تا سه بار تکرار شد. آن گاه امام فرمود: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ وَ إِنَّ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ حَرَماً وَ هُوَ اَلْمَدِینَةُ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَرَماً وَ هُوَ اَلْکُوفَةُ وَ إِنَّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهَا اِمْرَأَةٌ مِنْ أَوْلاَدِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ فَمَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ اَلْجَنَّةُ قَالَ اَلرَّاوِی وَ کَانَ هَذَا اَلْکَلاَمُ مِنْهُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَبْلَ أَنْ یُولَدَ اَلْکَاظِمُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ »[3].

«برای خداوند حرمی است که مکه است، حرم رسول خدا مدینه، حرم امیرالمؤمنین کوفه و حرم من و فرزندانم قم است بدانید قم کوفه کوچک ماست بانویی از اولاد من در آن جا وفات می کند که نامش فاطمه است، دختر موسی است همه شیعیان ما به شفاعت او وارد بهشت می شوند». امام صادق (ع) زمانی این خبر را گفتند که هنوز امام کاظم (ع) متولد نشده بود.

2_ سعدبن سعد می گوید: از امام رضا (ع) پرسیدم، کسی که فاطمه دختر امام کاظم (ع) را زیارت نماید چه ثوابی دارد؟ فرمود: «مَنْ زَارَهَا فَلَهُ اَلْجَنَّةُ» کسی که او را زیارت کند، بهشت از آن اوست.[4]

3_ از امام جواد (ع) روایت کرده اند که حضرت فرمود: «مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ اَلْجَنَّةُ»[5].

کسی که قبر عمه ام فاطمه معصومه را در قم زیارت کند بهشت برایش می باشد.

4_ سعد اشعری قمی می گوید:

در خراسان خدمت امام رضا (ع) رسیدم. آن حضرت فرمود: «یَا سَعْدُ، عِنْدَکُمْ قَبْرٌ مِنَّا. ای سعد ما را قبری پیش شماست. سعد می‌گوید: «فَدَتْکَ نَفْسِی تَقْصِدُ قَبْرَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ»، عرض کردم فدایت شوم منظورت دختر موسی بن جعفر(ع) است؟ حضرت پاسخ داد: «نَعَمْ، مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ اَلْجَنَّةُ» آری هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حق او باشد وارد بهشت خواهد شد قطعاً.[6]

شخصیت علمی

در فرهنگ اسلامی، محدثان راستین هم واره از حرمت و منزلت ویژه ای برخوردار بوده اند آنان در حفظ و حراست از گنجینه های معارف، ارزش های دینی، ذخایر گران مایه مکتب تشیع و رشد و تعالی فرهنگ غنی اسلام، نقش به سزایی داشته و حامل امانت های گران قدر الهی و رازدار اسرار آل رسول بوده اند. محدثه بودن آن حضرت یکی از بارزترین عناوین نشان دهنده مرتبه علمی و آشنا بودن با معارف بلند اسلام و مکتب حیات بخش تشیع می باشد. بزرگان علم حدیث، در کتاب های خود، احادیث و روایات آن حضرت را نقل نموده اند، روایاتی که به خاطر داشتن مضمونی ولایی، خود شاهدی بر ولایت محوری ایشان می باشند. البته حضرت معصومه(س) راوی روایات زیادی بوده گرچه بیش از چند روایت معدود از آن حضرت به دست ما نرسیده است.

به چند نمونه از این احادیث اشاره می شود:

1_ حضرت معصومه علیها السلام و دو تن از خواهران بزرگوارش زینب و ام کلثوم از فاطمه دختر امام صادق علیها السلام از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه السلام از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام از ام کلثوم دختر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از حضرت فاطمه علیها السلام دختر حضرت پیامبر صلی الله علیه وآله نقل کردند که آن حضرت علیها السلام فرموده اند:

اَ نَسیتم قول رسول الله صلی الله علیه وآله یوم غدیر خم: مَن کنتُ مولاه فعلیّ مولاه و قوله صلی الله علیه وآله: انت منی بمنزلة هارون من موسی علیه السلام.[7]

2_ حضرت معصومه علیها السلام از فاطمه دختر امام صادق علیها السلام ، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام ، از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه السلام ، از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام ، از زینب دختر امیرالمؤمنین علیه السلام ، از حضرت فاطمه علیها السلام دختر حضرت پیامبرصلی الله علیه وآله ، نقل کردند که آن حضرت صلی الله علیه وآله فرموده اند:

ألا مَن مات علی حُبّ آل محمدٍ مات شهیدا. [8]

3_ حضرت معصومه علیها السلام ، از عمر فرزند امام زین العابدین علیه السلام ، از فاطمه دختر امام حسین علیه السلام ، از اسماء دختر ابوبکر ، از صفیه دختر عبدالمطلب ، از ام کلثوم دختر حضرت علی علیه السلام ، نقل کرده: حضرت فاطمه علیها السلام فرمود:

لَمّا سقط الحسین علیه السلام مِن بَطن اُمّه و کنتُ ولّیتُها قال النبی صلی الله علیه وآله: یا عمة هَلُمی الیّ ابنی ، فقلت: یا رسول الله صلی الله علیه وآله انا لم ننظفَهُ بعدُ ، فقال صلی الله علیه وآله: یا عمّةَ انتِ تنظفیهَ؟! إن الله تبارک و تعالی قد نَظَّفَهُ و طَهَّرَهُ . (6) از فاطمه دختر امام کاظم (ع)[9]

آن گاه که امام حسین (ع) متولد شد من پرستاری کودک او را به عهده داشتم. پیامبر خدا فرمود: عمه فرزندم را برای من بیاور. گفتم ای رسول خدا (ص) ما او را بعد تولد شستشو نداده ایم. فرمود: ای خواهر پدر (عمه ) تو می خواهی او را پاکیزه گردانی؟ به درستی که خدای تبارک و تعالی او را پاکیزه کرده و مطهر قرار داده است.

4_ حضرت معصومه علیها السلام و دو تن از خواهران بزرگوارش ، زینب و ام کلثوم ، از حضرت فاطمه دختر امام صادق علیها السلام، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام ، از فاطمه دختر امام زین العابدین علیه السلام ، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام ، از ام کلثوم دختر حضرت علی علیه السلام ، از فاطمه دختر رسول خدا (ص) روایت نمود که او از زبان پدرش رسول خدا(ص) نقل فرموده که آ ن حضرت فرمود:

« لما اسری بی الی السماء دخلتُ الجنة فاذا أنا بقصر من درّة بیضاء مجوفة و علیها باب مکلل بالدر و الیاقوت و علی الباب ستر فرفعت رأسی فاذا مکتوب علی الباب «لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی القوم» و اذا مکتوب علی الستر بخٍّ بخٍّ من مثل شیعة علی فدخلته فاذا أنا بقصر من عقیق أحمر مجوف و علیه باب من فضة مکلل بالزبرجد الأخضر و اذا علی الباب ستر فرفعت رأسی فاذا مکتوب علی الباب «محمد رسول الله علی وصی المصطفی» و اذاً علی الستر مکتوب «بَشِّر شیعة علی بطیب المولد».[10]

هنگامی که در شب معراج مرا به آسمان بردند داخل بهشت شدم. در آن جا قصری از دُرّ سفید میان تهی دیدم که دارای دری بود زینت شده با دُر و یاقوت و بر آن در پرده ای آویخته بود سرم را بلند کردم دیدم بر در نوشته شده است: «لا اله الله محمد رسول الله. علی ولی القوم» خدایی جز خدای یگانه نیست محمد رسول خدا و علی ولی و صاحب اختیار مردم است. و بر پرده نوشته شده بود «مبارک باد، مبارک باد، بر کسانی که همانند شیعیان علی هستند» داخل شدم. در آن جا قصری از عقیق سرخ میان تهی دیدم که دری از نقره داشت که به به زبرجد سبز زینت شده بود و بر آن در نیز پرده ای آویخته شده بود. سرم را بلند کردم دیدم بر در نوشته شده بود «محمد رسول الله و علی وصی المصطفی» محمد فرستاده خدا و علی وصی و جانشین مصطفی است. و بر پرده نوشته شده بود «شیعیان علی را به پاک سرشتی و پاکی فرزندان بشارت بده.» داخل شدم. قصری از زبرجد سبز میان خالی دیدم که بهتر از آن ندیده بودم. این قصر دری از یاقوت سرخ داشت که با مروارید زینت شده بود و بر آن پرده ای آویخته بود. سرم را بلند کردم. دیدم بر در نوشته شده است: «شیعه علی هم الفائزون» شیعیان علی رستگارند گفتم: ای حبیب من جبرئیل، این قصر از آن کیست؟ گفت: از آن پسر عمو و جانشین شما علی بن ابی طالب (ع) است. و همه مردم در روز قیامت برهنه پای و بی لباس محشور می-گرداند جز شیعیان علی...

 

بیت النور

فاطمه معصومه (س) که در مدت هفده روز، در قم و در خانه موسی بن خزرج اقامت داشت محرابی مخصوص، برای عبادت و نیایش او ترتیب داده بودند. فاطمه معصومه (س) یکی از عالی ترین نمونه های عبادت و بندگی خداست. عبادت و شب زنده داری هفده روزه آن حضرت در روزهای آخر عمر، گوشه ای از یک عمر عبودیت و خضوع در برابر ذات پاک الهی است و بیت النور، معبد و محراب به یادگار مانده از اوست.

حسن قمی آورده است محرابی که فاطمه معصومه (س) در آن نماز کرده است در خانه موسی بن خزرج تا به کنون ظاهر است. (378 هجری ) بیت النور «محل عبادت حضرت معصومه (س)» در یکی محله های قدیمی قم به اسم میدان میر قرار دارد و هم اکنون خیابان 45 متری عمار یاسر از کنار آن کشیده شده است. در کنار بیت النور مدرسه علمیه «ستیّه» واقع شده است. بیت النور قسمتی از خانة موسی بن خزرج بوده و مشهور است که فاطمه معصومه (س) در دوران اقامتشان در قم یعنی «در فاصله ورود تا وفاتشان» در این مکان به سر می برده و در دوران هفده روز نقاهت و بیماری خود را در آن جا گذرانیده است و برای آن حضرت در آن مکان محرابی بوده که در آن عبادت می کردند و مردم قم آن مکان را بیت النور نامیدند.

 

بابلان

موسی بن خزرج (مهمان دار فاطمه معصومه(س)) در کنار رودخانه شهر قم باغی داشته که به بابلان معروف بوده است، ایشان این باغ را برای محل تدفین آن حضرت در نظر گرفت.

آیا این که باغ بابلان قبلاً قبرستان بوده است یا نه؟ فقیهی می گوید دقیقاً نمی دانم که آن جا قبلاً قبرستان بوده یا خیر؟ ولی به موجب قراینی، قبرستان عمومی نبوده است. زیرا در آن وقت قم دارای دو قبرستان عمومی، یکی در جنوب شهر و یکی در شمال بوده است. احتمال دارد که این مکان قبرستان خانوادگی موسی بن خزرج بوده باشد.

صاحب تاریخ قم آورده است، فاطمه را بعد از غسل و کفن به مقبره بابلان در کنار سردابی که برای او ترتیب داده بودند حاضر کردند. از کلمه مقبره بابلان معلوم می شود که در آن جا قبرستانی بوده است آیا این که این قبرستان عمومی بوده یا خانوادگی درست معلوم نیست.

در اواسط قرن سوم توسط زینب دختر امام جواد(ع) بر فراز قبر فاطمه کبری قبه ای بنا نهاده شد و در قرن ششم بارگاه با شکوه تری برای وی بنا نهاده شد.

 

2ـ فاطمه ستی

مشهور این است که فاطمه وسطی در اصفهان مدفون است و به فاطمه ستّی شهرت دارد. مقبره ستّی فاطمه در دوران صفویه و قبل از آن اهمیت داشته و دارای صحن، بارگاه، گنبد و ضریح بوده است. مهدوی می نویسد این امام زاده از امام زادگان معتبر و در تمام ادوار مورد توجه و عنایت مؤمنین بوده و از مزارات متبرک می باشد.

مقبره شاه زادگان در مجاورت بقعه و بارگاه فاطمه ستی واقع شده است بقعه فاطمه ستی دارای صحن و ضریح است و چنین شهرت دارد که در این آرامگاه فاطمه صغری دختر امام کاظم (ع) مدفون است، ساختمان، صحن و بقعه فاطمه ستی از دوره صفویه به جا مانده است.

مبارکه در تاریخ دانش وران آورده است که بارگاه امام زاده فاطمه ستی در زمان صفویه خیلی باشکوه بوده است و ضریح مطلای عالی داشته است، که در فتنه افغان ها از بین رفته است و از شجره نامه و کتاب نورالهدی فی نسب آل مصطفی نقل نموده که ستی فاطمه دختر موسی بن-جعفر(ع) به هم راهی برادران و خواهران خود که از راه اهواز به اصفهان آمده و خواهر او زینب کبری در ارزنان اصفهان و برادرش هارون در جنب گل بهار و برادر دیگرش ابراهیم در برخوار و فاطمه ستی در این مکان مدفون شده اند. در شهر نائین نیز بقعه و بارگاهی وجود دارد که مشهور به فاطمه ستی است و می گویند در این بقعه خواهر امام رضا(ع) مدفون است.

همان گونه که بیان گردید شهرت بارگاه فاطمه دختر امام کاظم (ع) در اصفهان از دوران صفویه است و قبل از آن گزارش معتبری در دست نیست.

 

۳ـ فاطمه صغری

آن چه که مشهور است فاطمه صغری مشهور به «بی بی هیبت» در شهر باکو پایتخت آذربایجان مدفون است،

علما و تاریخ‌نگاران در کتب خویش از فاطمه صغری نامبرده و محل قبر او را معرفی‌کرده‌اند. علامه سید جعفر آل بحرالعلوم در تحفة العالم،[11] محمد حسن خان اعتمادالسلطنه مرآت البلدان،[12]  دکتر منوچهر ستوده در «از آستارا تا استرآباد»،[13] علی اکبر دهخدا، در لغتنامه دهخدا[14]، علامه باقر شریف قرشی در حیاة الامام موسی بن جعفر علیه السلام.[15] علامه مجلسی در بحار الانوار[16] از فاطمه صغری نام برده‌اند.

با توجه به منابع فوق و دیگر منابعی که در آن‌ها تصریح شده که حرم شریف موجود در «باکو» مربوط به «فاطمه صغری» دختر حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام می باشد، تردیدی نمی ماند در این که نام شریف بی بی هیبت «فاطمه صغری» می باشد، ولی در آنجا به «حکیمه» ملقب شده و به «بی بی هیبت» اشتهار یافته است، چنان که خواهرش «فاطمه کبری» به «حضرت معصومه» علیها‌السلام مشهور شده، دیگر خواهرانش: «فاطمه وسطی» به «ستی فاطمه» و «فاطمه اخری» به «خواهر امام» شهرت یافته اند.

چگونگی ورود حضرت بی بی هیبت به باکو

پس از شهادت امام رضا علیه السلام، حکومت ستمگر عباسی چنان عرصه را برای امام زادگان و منسوبین به آنها تنگ کرد که برخی از آن بزرگواران تصمیم به هجرت از شهر و دیار خود گرفتند، از جمله آنها حضرت حکیمه خاتون خواهر امام رضا علیه السلام بود که همراه سه تن از برادرزادگان خود از طریق بندر انزلی به سمت باکو حرکت کرد. در آن زمان، جمهوری آذربایجان از ایران جدا نشده بود و در واقع، مسافرت ایشان در محدوده ممالک اسلامی و از شهری به شهر دیگر صورت گرفت.

در این مسافرت که از طریق دریای خزر صورت گرفت، متأسفانه کشتی حامل این بزرگان در دریا آسیب دید و تکه تکه شد. فردی به نام «بابا سوجد» که او نیز با کشتی مسافرت می کرد، این امام زادگان علیهم السلام را نجات داد و با کشتی خود به ساحل خزر و به یک فرسخی باکو رسانید. در باکو آنان را به «حاجی بدری» که مردی پرهیزگار و متقی و در عین حال از تجار ثروتمند آن دیار محسوب می شد، سپرد. وی این بزرگان را نزد خود نگه داشت و اموال خود را صرف هزینه زندگی آنها کرد و خود، خادم آنان شد.[17]

اشتهار به بی بی هیبت

اما در مورد اشتهار آن حضرت به «بی بی هیبت» مشهور در میان اهالی آن سامان این است که به هنگام عزیمت آن بزرگوار به منطقه باکو، مرد صالح و سعادتمندی که افتخار هدایت قایق حامل آن حضرت را از رشت تا باکو، خداوند منان به او ارزانی فرمود «هیبت» نام داشت. این مرد سعادتمند همواره به این توفیق ربانی که شامل حالش شده بود، مباهات می کرد و هنگامی که می خواست از آن حضرت یاد کند می گفت: «بی بی من». بر این اساس از همان اوان نام آن بانوی بزرگ «بی بی هیبت» شهرت یافت و با گذشت زمان به صورت مخفف «بی بی هیبت» (با حذف کسره) تعبیر گردید. و اینک همگان آن امامزاده واجب التعظیم را به عنوان «بی بی هیبت» می شناسند و در همه اسناد و منابع به همین عنوان یاد شده است.[18]

رحلت

حضرت بی بی هیبت مدتی را در شهر باکو زندگی کرد، امّا مدت دقیق آن مشخص نیست. از بررسی اسناد و منابع استفاده می شود که این بانوی بزرگ در یک فرسخی شهر باکو در روستای معروف به «شیخ کندی» رحل اقامت افکنده و همه عمر مبارک خود را با عبادت حق تعالی سپری کرده است. خانه ای که این بانوی بزرگ در آن سکونت داشت، تاکنون محافظت شده و محل محراب عبادتش تا به امروز به عنوان مکانی مقدس زیارتگاه خاص و عام می باشد. چنانکه محراب عبادت خواهرش حضرت معصومه علیها السلام نیز در قم محافظت شده و به عنوان «بیت النور» در تاریخ ثبت شده است.

اهالی باایمان و شیعیان بااخلاص روستای شیخ، پس از ارتحال دختر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام با اندوه فراوان پیکر پاکش را در محل حرم فعلی اش به خاک سپردند و بر فراز قبر شریفش سایبان ساختند. و سه تن از منسوبین خاندان عصمت و طهارت را در کنار مرقد مطهرش دفن کردند و این ودیعه گرانبهای اهل بیت علیهم السلام را ارج نهادند و در همه ایام زیارتی به عتبه بوسی آستان بلند جایگاهش تشرف یافتند.

با گذشت قرون و اعصار، معجزات و کرامت‌های فراوانی از قبر شریف دختر باب الحوائج مشاهده گردید و آوازه اش در همه جا طنین انداخت و دل‌های شیفتگان اهل بیت علیهم السلام از اقطار و اکناف به آن سوی جذب شد. با مشاهده روزافزون این کرامات، نذورات فراوان بر قبر شریفش نثار گردید و با این نذورات و تبرعات گنبد و بارگاه مجلل تر و باشکوهتری برفراز قبر شریفش ساخته شد و به صورت یکی از شاهکارهای معماری شرق درآمد. در این حرم باصفا زیباترین معماری شیروان ـ آبشرون به کار رفت، مناره های زیبا، گنبد باعظمت، سالن های بزرگ، دو مسجد و تعدادی بنا، مقبره و سردابه در اطراف آن ساخته شد. این حرم باصفا به صورت میراث گرانبهائی درآمد که در آن هنر اسلامی از لحاظ سنگ تراشی، خطاطی و نقاشی، به صورت گنجینه ارزشمندی از کتابخانه، تابلو، سنگ نوشته و دست نویس در معرض تماشای زائران و جهانگردان به نمایش گذاشته شد.

قدمت بقعه و بارگاه فاطمه صغری در باکو، به دوران صفویه می رسد. اما پس از پیدایش کمونیسم و قطع ارتباط آذربایجان با دیگر ممالک اسلامی، به دستور استالین در سال 1315 شمسی بارگاه فاطمه صغری با مواد منفجره تخریب و روی قبر وی آسفالت و تبدیل به خیابان عمومی شد به گونه ای که ماشین ها از روی قبر فاطمه صغری عبور می کردند. ولی شاهدان عینی می گویند مردم مسلمان آذربایجان در صف های بسیار طولانی با حوصله و تحمل بی نظیری توقف می کردند، تا از گذرگاه باریکی که برای عبور پیاده ها در نظر گرفته شده بود عبور کنند، در مواقعی که ترافیک سنگین بود، اتومبیل ها در صف های بسیار طولانی می ایستادند و هرگز از روی قبر عبور نمی کردند. پس از فروپاشی نظام کمونیستی، شیعیان آذربایجان با تلاش فراوان به تجدید بنای حرم فاطمه صغری اقدام کردند که فاز اول آن در هفدهم ربیع الاول 1419 قمری، به بهره برداری رسید.

پس از فروپاشی نظام کمونیستی شوروی، شیعیان شیفته و پاکباخته، با تلاش فراوان به تجدیدبنای حرم مطهر حضرت بی بی هیبت اقدام نمودند و فاز اول آن، روز هفدهم ربیع الاول ۱۴۱۹ هـ[19] سالروز ولادت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و ولادت امام صادق علیه السلام، طی مراسم باشکوهی رسماً افتتاح گردید.

روی سنگ قبر مطهر بی بی هیبت مطالبی نوشته شده که در اثر فرسودگی به طور کامل خوانده نمی شود، به خصوص که به هنگام منفجرکردن از وسط دو نیم شده و بیش از نیم قرن در زیر خاک مانده است. برخی از کلمات و جملات خوانای آن چنین است: «...هذا المرقد المنوّر و المضجع المطهر لسیدتنا و مولاتنا، بضعة الرّسول و سلالة البتول، عصمة... الدّین... الصدیقة المسمّاة بحکیمة بنت الامام موسی بن جعفر صلوات اللّه علیها و علیهما و القبور الثلاثة الّتی... قبور اولادها الکرام علیهم الرّحمة والرّضوان، ان اللّه علی کلّ شیء قدیر...».

به طوری که در خطوط سنگ قبر شریف منعکس است، حضرت «بی بی هیبت» در میان اهالی آن سامان، ملقب به «حکیمه» و مشهور به «بی بی هیبت» می باشد ولی به طوری که در منابع فراوان تصریح شده، نام گرامی آن حضرت «فاطمه صغری» می باشد، که در آن منطقه به «حکیمه» ملقب شده و به «بی بی هیبت» شهرت یافته است.

بارگاه فاطمه صغری در یک فرسخی شهر باکو قرار گرفته و خانه ای که در آن زندگی می-کرده تاکنون محافظت شده و محل عبادتش تا به امروز به عنوان مکان مقدس محافظت می شود.

4ـ فاطمه اخری

در میان نویسندگان تنها سبط بن جوزی (از علمای اهل سنت در قرن هفتم) به فاطمه اخری اشاره نموده و وی را یکی از دختران امام کاظم (ع) دانسته است.

بنا به قولی بقه و بارگاه فاطمه اخری در شهر رشت وجود دارد. بحرالعلوم گیلانی تاریخ تعمیم این بقعه را به سال894 قمری ذکر می کند.

در منابع قدیمی اشاره ای نشده است که فاطمه اخری دختر امام کاظم (ع) در رشت مدفون است، در منابع قرن یازدهم این گونه آمده است «در رشت بقعه ای است که به فاطمه طاهره خواهر امام رضا (ع) منسوب است. همان گونه که از کلمه منسوب پیدا است، بحرالعلوم نویسنده تحفه-العالم نیز در صحت این انساب تردید داشته است. بیشتر کسانی که به بارگاه رشت اشاره نموده اند به کتاب تحفه العالم استناد کرده اند و مدرک دیگری در دست ندارند.[20]

در مورد این که از چه قرنی بارگاه رشت به خواهر امام رضا(ع) شهرت پیدا کرده و این که او دختر امام کاظم (ع) و خواهر امام رضا (ع) می باشد هیچ اطلاعی در دست نیست.

بحرالعلوم گیلانی می گوید:

مدارک و اسناد فراوانی در دست است که دلالت بر مدفون بودن فاطمه اخری(س) ملقب به طاهره، دختر امام کاظم (ع) در رشت دارد.

اما با جست جو در منابع، حتی یک مورد از این اسناد و مدارک یافت نمی شود و تنها مدرک ایشان قول صاحب تحفه العالم است. ایشان به نقل از عده ای می نویسد:

در سنگ مجاور درب ورودی حرم، سمت جنوب، که قبل از بازسازی بقعه کنونی قسمتی از آن باقی مانده بود، نام مدفون در بقعه خواهر امام چنین نوشته شده بود: «بانوی مکرمه فاطمه بنت عبدالله بن محمد بن احمد بن حمزه بن -موسی بن جعفر(ع)»

از این مطلب مشخص می شود که این بارگاه متعلق به دختر بدون واسطه امام کاظم (ع) نیست. گرچه ایشان ثابت می کند که حمزه بن کاظم(ع) فرزندی به اسم احمد نداشته بلکه وی سه فرزند به نام های علی، قاسم و حمزه داشته است. ولی با این وجود، ثابت نمی گردد که این بارگاه متعلق به دختر بدون واسطه امام کاظم (ع) باشد. زیرا که هیچ دلیلی بر تأیید آن نیست.

 

[1] الارشاد شیخ مفید، ج ۲، ص ۲۴۴؛ دلائل الامامه، ص ۳۰۹؛ اعلام الوری، ج ۲، ص ۳۶؛ تاج الموالید، ص ۴۷؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۲۴؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶؛ الفصول المهمه، ص ۲۴۲؛ اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵.

[2] تذکرة الخواص، ص ۳۱۵.

[3] مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل،  ج۱۰،  ص۳۶۸

[4] عیون أخبار الرضا علیه السلام،  ج۲،  ص۲۶۷

[5] کامل الزیارات، ج۱،  ص۳۲۴

[6] زاد المعاد،  ج۱ ،  ص۵۴۷

[7] مسند فاطمه معصومه سلام الله علیها، ص62 و 63

[8] مسند فاطمه معصومه سلام الله علیها، ص62

[9] مسند فاطمه معصومه سلام الله علیها، ص68 و 69

[10] مسند فاطمه معصومه سلام الله علیها، ص 65 تا 67

[11] تحفة العالم، ص ۳۷

[12] مرآت البلدان، ج ۱، ص ۲۵۵.

[13] مرآت البلدان، ج ۱، ص ۲۵۵.

[14] لغتنامه دهخدا، حرف ب، ص ۵۱۸

[15] حیاة الامام موسی بن جعفر علیه‌السلام، ج ۲، ص ۴۳۹

[16]  بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج‏48، ص286 و  317

[17] مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت حضرت معصومه سلام الله علیها، ج1، ص435

[18] مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت حضرت معصومه سلام الله علیها، ج1، ص435

[19] برابر ۲۱/۴/۱۳۷۷ ش. و ۱۲/۷/۱۹۹۸ م.

[20] مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت حضرت معصومه سلام الله علیها، ج1، ص435

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۳ ، ۰۷:۲۶