حبل الله المتین

محل نشر معارف اسلامی

حبل الله المتین

محل نشر معارف اسلامی

حبل الله المتین
دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آمادگی محرم» ثبت شده است

یکی از سوالات و شبهاتی که در ایام محرم مطرح می‌شود این است که چرا شیعیان در دهه اول محرم و از روز اول محرم شروع به عزاداری می‌کنند در حالی که امام و یارانش هنوز به شهادت نرسیده‌اند و آن واقعه جانسوز در روز دهم محرم و در روز عاشورا اتفاق افتاده است؟

برای پاسخ به این شبهه و سؤال باید گفت: این رفتار و فرهنگی که بین شیعیان رواج پیدا کرده و به یک فرهنگ غنی تبدیل شده است علل و عوامل مختلفی دارد که بخشی از آن اشاره می‌شود.

1ـ سیره اهلبیت علیهم‌السلام

درست است که فاجعه کربلا در روز دهم محرم اتفاق افتاده اما ما با توجه به سیره امامان خود و برای عرض ادب به امام حسین(ع) و شهیدان کربلا از روز اول محرم عزاداری می کنیم چراکه در نقل های تاریخی و حدیثی داریم که همین که ماه محرم فرا می رسید امامان ما دیگر لبخندی بر لبشان دیده نمی شد و حزن و اندوه آن ذوات مقدس را فرا می گرفت و عزادار بودند و این عزاداری در روز عاشورا به اوج می رسید.

با توجه به محدودیت هایی که برای آن امامان از سوی دستگاه های خلافت ایجاد شده بود، ائمه در خانه خود عزاداری می کردند و شُعرایی را دعوت می کردند و آنها با سرودن اشعاری حزین در مصیبت بزرگ شهادت امام حسین(ع)، فضای حزین و سوگواری را پدید می آوردند و ائمه و خانواده های ایشان به عزاداری می پرداختند.

۱ـ۱. سیره امام کاظم علیه‌السلام

در روایت آمده است که امام رضا(علیه‌السلام) فرمودند: «إِذَا دَخَلَ شَهْرُ اَلْمُحَرَّمِ لاَ یُرَى ضَاحِکاً وَ کَانَتِ اَلْکِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا کَانَ یَوْمُ اَلْعَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ اَلْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ اَلْیَوْمُ اَلَّذِی قُتِلَ فِیهِ اَلْحُسَیْنُ عَلَیْهِ السَّلاَمُ»[1]. هنگامی که ماه محرم شروع می‌شد، دیگر کسی پدرم را خندان نمی‌دید و هر روز ناراحتی او بیشتر می‌شد تا روز دهم محرم. پس وقتی روز دهم می‌رسید، آن روز روز مصیبت و اندوه و گریۀ او بود.

۱ـ۲. سیره امام رضا علیه‌السلام

در روایت مشهور دیگری وقتی پسر شبیب در اول محرم بر امام رضا(ع) وارد شد، حضرت برای او ذکر مصیبت شهادت و اسارت اهل بیت(ع) را کردند.

ریان بن شیب مى‌گوید:

دَخَلْتُ عَلَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنَ اَلْمُحَرَّمِ - فَقَالَ لِی یَا اِبْنَ شَبِیبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ فَقُلْتُ لاَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا اَلْیَوْمَ هُوَ اَلْیَوْمُ اَلَّذِی دَعَا فِیهِ زَکَرِیَّا عَلَیْهِ السَّلاَمُ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ «رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ اَلدُّعاءِ» فَاسْتَجَابَ اَللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ اَلْمَلاَئِکَةَ فَنَادَتْ زَکَرِیَّا « وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی اَلْمِحْرابِ أَنَّ اَللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى» فَمَنْ صَامَ هَذَا اَلْیَوْمَ ثُمَّ دَعَا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اِسْتَجَابَ اَللَّهُ لَهُ کَمَا اِسْتَجَابَ لِزَکَرِیَّا عَلَیْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ هُوَ اَلشَّهْرُ اَلَّذِی کَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَى یُحَرِّمُونَ فِیهِ اَلظُّلْمَ وَ اَلْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ اَلْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لاَ حُرْمَةَ نَبِیِّهَا صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا اَلشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ اِنْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلاَ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَداً یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ اَلْکَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَیْتِهِ ثَمَانِیَةَ عَشَرَ رَجُلاً مَا لَهُمْ فِی اَلْأَرْضِ شَبِیهُونَ وَ لَقَدْ بَکَتِ اَلسَّمَاوَاتُ اَلسَّبْعُ وَ اَلْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى اَلْأَرْضِ مِنَ اَلْمَلاَئِکَةِ أَرْبَعَةُ آلاَفٍ لِنَصْرِهِ فَوَجَدُوهُ قَدْ قُتِلَ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ یَقُومَ اَلْقَائِمُ فَیَکُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ یَا لَثَارَاتِ اَلْحُسَیْنِ یَا اِبْنَ شَبِیبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَیْهِمُ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ اَلْحُسَیْنُ جَدِّی صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَیْهِ مَطَرَتِ اَلسَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ بَکَیْتَ عَلَى اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حَتَّى تَصِیرَ دُمُوعُکَ عَلَى خَدَّیْکَ غَفَرَ اَللَّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِیراً کَانَ أَوْ کَبِیراً قَلِیلاً کَانَ أَوْ کَثِیراً یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَلْقَى اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ ذَنْبَ عَلَیْکَ فَزُرِ اَلْحُسَیْنَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَسْکُنَ اَلْغُرَفَ اَلْمَبْنِیَّةَ فِی اَلْجَنَّةِ مَعَ اَلنَّبِیِّ وَ آلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَالْعَنْ قَتَلَةَ اَلْحُسَیْنِ یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ لَکَ مِنَ اَلثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اُسْتُشْهِدَ مَعَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقُلْ مَتَى مَا ذَکَرْتَهُ «یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً» یَا اِبْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی اَلدَّرَجَاتِ اَلْعُلَى مِنَ اَلْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ اِفْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلاَیَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلاً تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اَللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ اَلْقِیَامَةِ.[2]

روز یکم ماه محرم نزد امام رضا علیه السّلام رفتم.آن حضرت به من چنین فرمود: اى پسر شیب! روزه گرفته‌اى‌؟ گفتم: نه. فرمود: امروز همان روزى است که حضرت زکریا علیه‌السّلام به پیشگاه خدا نیایش کرد و گفت: پروردگارا! از نسل خود نسل پاکیزه‌اى ارزانى‌ام دار. بى‌گمان تو دعاى آدمى را مى‌شنوى. خداوند خواسته او را اجابت کرد و به فرشتگان فرمان داد. آنان در محراب عبادت زکریا، او را چنین ندا دادند که پروردگارت تو را به میلاد یحیى بشارت مى‌دهد. هرکس یکم محرم را روزه بگیرد و آنگاه نیایش کند، خداوند خواسته‌اش را برآورده مى‌کند، همانگونه که خواسته زکریا را عطا فرمود.

آن‌گاه حضرت رضا علیه السّلام چنین فرمود:

اى پسر شیب! بى‌گمان محرم ماهى است که مردم عصر جاهلیت ستم و کشتار را در آن حرام مى‌شناختند و بدان حرمت مى‌نهادند. اما این امت نه حرمت محرم الحرام را رعایت کردند و نه حرمت پیامبر خدا صلّى اللّه علیه و آله را. در ماه محرم نسل او را به قتل رساندند و زنان او را به اسارت بردند و دارایى او را به بردند. خداوند هرگز این ستم را نخواهد بخشید.

اى پسر شیب!اگر براى کسى مى‌خواهى اشک بریزى، براى حسین علیه السّلام اشک بریز که مانند گوسفند سر او را از تن جدا کردند و نیز هجده تن از خانواده‌اش همراه با او به قتل رسیدند که همانندى نداشتند. آسمان‌هاى هفت‌گانه و زمین در سوگ او اشک ریختند و نیز چهار هزار فرشته براى کمک به حسین علیه‌السّلام روانه زمین شدند و ناگاه حسین علیه‌السّلام را شهید دیدند. آنان بر مزار حسین علیه‌السّلام پریشان‌حال بمانند تا آنگاه که قائم آل محمد(عج) ظهور کند و حسین علیه‌السّلام را مدد برساند. شعار آنان «یا لثارات الحسین» است.

اى پسر شیب! پدرم از پدرش و او از جدش برایم فرمود: آنگاه که جدم حسین علیه‌السّلام به قتل رسید، آسمان خون و خاک سرخ باریدن گرفت.

اى پسر شیب! اگر بر حسین علیه‌السّلام اشک بریزى تا آنکه قطره‌هاى اشک تو بر گونه‌هایت جارى شود، خداوند گناهان تو را از کوچک و بزرگ و کم و بسیار خواهد آمرزید.

اى پسر شیب! اگر تمایل دارى خدا را دیدار کنى، درحالى‌که گناهى بر او نباشد، حسین علیه‌السّلام را زیارت کن.

 اى پسر شیب! اگر دوست دارى در غرفه‌هاى پیش‌ساخته بهشت همراه با پیامبر باشى، بر آنان که حسین علیه‌السّلام را شهید کردند، لعن کن

اى پسر شیب!اگر مى‌خواهى پاداش شهیدان کربلا را به دست آورى، هرگاه یاد حسین علیه‌السّلام کردى، چنین بگو: «کاش با آنان بودم و به کامیابى بزرگ نایل مى‌گشتم» اى پسر شیب! اگر علاقه دارى همراه با ما اهل بیت در مرتبه‌هاى بلند بهشت جاى گیرى، براى اندوه ما اندوهگین شو و براى شادى ما شادمان شو و همواره التزام قلبى و عملى به ولایت ما داشته باش. اى پسر شیب بدان هرکس سنگى را دوست داشته باشد.بى‌گمان خداوند او را در رستاخیز با همان سنگ محشور خواهد ساخت.

لذا چون روش ائمه در بزرگداشت شهادت امام حسین(ع) از اول محرم بوده است شیعه هم با تأسی به سیره پاک آن ذوات مقدس از اول محرم عزاداری خود را آغاز می کند.

2ـ کسب آمادگی برای عزادارای در روز دهم

از طرف دیگر ممکن است یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده باشد ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب نمایند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) بی‌احساس و بی‌توجه حضور پیدا کنند.

3_ آماده شدن برای درک عظمت روز عاشورا و تحمل آن مصیبت عظیم

شاید به این دلیل باشد که عزاداران قبل از عاشورا با ده شب عزاداری بتوانند خود را برای حضور در غم بزرگ عاشورا آماده کنند. چرا که پس از یک هفته عزاداری، حضور در ذکر مصیبت هولناک عاشورا قابل تحمل‌تر خواهد بود. تمام عزاداران می‌دانند که اگر عزاداری از روز عاشورا شروع می‌شد چقدر ذکر مصیبت‌ها در عاشورا دردناک‌تر و غیرقابل تحمل‌تر می‌شد. اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَةً فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً»[3] این حرارت را هر کسی حس کرده باشد، می‌داند بی‌مقدمه وارد روز عاشورا شدن بسیار دشوار است.

4ـ اعلام آمادگی برای نصرت و یاری امام

و شاید حکمت آن این باشد که در واقع این عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند. به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دسته‌های عزا با علائم دسته‌های رزمی در میادین دیده می‌شوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود می‌گیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرق‌ها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(علیه‌السلام) می‌خوابانند و دیگر برافراشته نگه نمی‌دارند.

5_ قیام کربلا از قبل شهادت شرو ع شده

شروع جریان کربلا و آغاز این حرکت بزرگ از قبل از روز عاشورا شروع شده و از روز اول و دوم محرم به و ورود حضرت به سرزمین کربلا این حرکت شکل دیگری به خود می‌گیرد و حضرت از این روز تا روز دهم در محاصره دشمنان بوده و از جهات مختلف حضرت در مضیقه و سختی قرار گرفتند.

از طرف دیگر اگر ائمه اطهار (علیهم‌السلام) فقط روز شهادت را گرامی می‌داشتند، چیزی بیشتر از یک یادبود عاطفی نبود؛ اما بخش اعظمی از فلسفه حرکت امام حسین (علیه‌السلام) به پیش از شهادت ایشان مربوط می‌شود و جای تأمل و تفکر زیادی دارد. این ۱۰ روز فرصت خوبی برای اندیشیدن درباره علت حرکت حضرت از مدینه به مکه، از مکه به عراق و انتخاب کوفه از میان شهرهای آن است. چرا در ایام عرفه که حاجیان در مکه حضور داشتند حضرت از مکه خارج شده و با آن وضعیت شهر مکه را وداع گفته و به همراه خانواده خویش به سمت کوفه حرکت کردند.

 

6_ قصد اصلی برپایی این مجالس یادآوری قیام حضرت امام حسین(ع)

در تجلیل از درگذشتگان عادی مطالبی نیست که برای مردم بازگو شود و این غیر از شخصیت امام حسین(علیه‌السلام) است که مقصد اصلی برپایی این مجالس یادآوری قیام حضرت امام حسین(علیه‌السلام) و علل و عوامل و اهداف این قیام است.

  لذاست که مجالس از ابتدا منعقد می‌شود که این مطالب به صورت تدریجی از ابتدای مطالبه بیعت برای یزید بن معاویه از آن حضرت در مدینه منوره که موجب خروج آن حضرت از مدینه و پناه بردن به مکه شده است.

 تا انتهای شهادت که البته تمام این گزارشات و اخبار را یک روزه نمی توان در یک مجلس تمام کرد لذاست که این مجالس را در دهه محرم تقسیم کردند تا بتوان در هر مجلسی گوشه ای از اخبار مربوط به قیام امام حسین(علیه‌السلام) را با یکدیگر بازگویی و یادآوری کنند.

 شیعیان در این دهه به عرب و عجم تقسیم شدند که هر روز از دهه را به نام بخشی از اخبار امام حسین(علیه‌السلام) تقسیم کردند.

 به عنوان مثال شیعیان فارس و ایرانی مجلس روز اول محرم را به نام اولین شهید راه امام حسین(علیه‌السلام)، حضرت مسلم بن عقیل برپا می کنند که اخبار نخستین شهید راه امام حسین(علیه‌السلام) را در نخستین روز دهه محرم بازگو کرده باشند.

 در صورتی که از قدیم در مجالس و محافل شیعیان عرب، شب و روز اول محرم را اختصاص به بررسی و بازگو کردن اخبار ائمه اطهار(علیهم‌السلام) در دعوت شیعیان و پیروانشان به اقامه این مجالس بوده است که انصافاً هر دو، مناسبت های درستی است.

 

7_ عزاداری مربوط به محرم و اربعین سید الشهدا(علیه‌السلام) نیست

اینگونه نیست که بعد از عاشورا و شهادت امام حسین (علیه السلام) عزاداری نشود یا کمتر شود بلکه این عزاداری ها نه تنها تا آخر محرم بلکه تا اربعین امام حسین(علیه السلام) نیز ادامه دارد و در اربعین به اوج شکوه و عظمت خود می رسد.

 

 به طوری که حتی گاها عزاداریهای اربعین از ایام محرم هم بیشتر می باشد. تا آنجا که زیارت امام حسین (علیه‌السلام) در اربعین و اقامه عزا در کنار آن حضرت جزو نشانه های یک شیعه واقعی لقب می گیرد. چنانکه در روایتی امام حسن عسکری (علیه السلام) بدان اشاره کرده و می فرماید:

  (علامات المؤمنین خمس: صلاةُ الإحدی و الخمسین، و زیارةُ الاربعین، والتَختم فی الیَمین، و تَعفیرُ الجبین، و الجهر بِبِسم الله الرحمن الرحیم:[4]

علامات مؤمن پنج چیز است:

  اقامه پنجاه و یک رکعت نماز در شبانه روز (هفده رکعت واجب و سی و چهار رکعت نافله)، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک گذاشتن، در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.)

 نهایت اینکه این غم و روضه ی مصیبت عظمای سید الشهداء علیه السلام  نمک تمام روضه ها و مصیبت های دیگر ائمه علیهم السلام است. زیرا تمام عزاداری های دیگر ائمه علیهم السلام با اشک بر سید الشهدا  علیه السلام ختم شده و به نتیجه می رسد.

 

8_ سیره و روش علما و بزرگان شیعه در طول تاریخ

آن‌گاه که بنابر حکمت الهی در سال 260 هجری امام عسگری علیه السلام به شهادت رسید و دوران غیبت صغری آغاز شد، چون امامان از میان شیعه غایب شدند گویا حکمت الهی بر این تعلق گرفت که 4 دولت شیعی (دو دولت شیعی ناقص و دو دولت شیعی کامل) در منطقه اسلامی برپا شود.

  دولت‌های شیعی ناقص عبارت بودند از دولت چهار امامی زیدی که در یمن برپا شد و دولت شش امامی اسماعیلی که در فسفات مصر به روی کار آمد و بیش از 3 تا 4 قرن حکومت را به دست داشت.

 همزمان با این دو دولت، دو دولت شیعی کامل یعنی دولت‌های 12 امامی یکی در بلاد شام (سوریه، لبنان، فلسطین و اردن) به نام دولت حمدانیان و دیگری در ایران و عراق به نام دلت آل‌بویه بر سر کار آمدند.

 آل بویه در ایران به دربار عباسی راه یافت و از آنجا که به مصلحت سیاسی خود نمی‌دید که با بنی‌عباس از در مخالفت درآید لذا خود را به عنوان وزرای عباسی مطرح کردند و دولت را در دست گرفتند.

 این دولت با توجه به اینکه شیعه بود از عالم شیعه آن روزگار یعنی شیخ مفید خواست تا مراسم شیعی را برای آنها معین کند، ایشان نیز در کتاب «مسارالشیعه الکرام» کلیه یادبودهای اسلامی شیعی را از زمان پیامبر اکرم صل الله علیه وآله تا امام زمان عجل الله فرجه ثبت کرد.

 در این کتاب هم روزهای ولادت و شهادت ائمه و هم سایر روزهای بزرگ شیعی ذکر شده است که در واقع نوعی بیانیه یا مانیفست شیعی است.سیره علمای شیعه در ایام محرم به شکل کاملا روشن در تاریخ بیان شده است؛ علما، بزرگان و مسئولان دولت‌های شیعه همواره مراسم محرم را از اول محرم برپا می‌کردند

  و اوج این مراسم در روز تاسوعا و عاشورای حسینی بوده است و اصولا حرکت دسته‌جات عزاداری و سینه‌زنی و حمل پرچم توسط دسته‌ها به وسیله دولت‌های شیعی در گذشته بخصوص دولت دیلیمان در بغداد تأسیس شده است که به گروه‌های نظامی دستور می‌دادند تا به رسم عزا، با حمل پرچم در شهر حاضر شوند.

  در منابع تاریخی نقل است که عضدالدوله دستور می‌داد بازارهای بغداد را به رسم عزا می‌بستند و حصیر یا بوریا در میان بازار پهن کرده و غذای فراوان در آن می‌ریختند و از مردم دعوت می‌کردند که از این غذا استفاده کنند.

  بنابراین این شیوه عزاداری و حرکت دسته‌جات با پرچم و همچنین اطعام طعام در مسیر دسته‌جات عزاداری در نیمه دوم قرن چهارم هجری تأسیس شد و در طول تاریخ در هر زمان و هر جا دولت شیعه‌ای برپا شده است این مراسم را احیا کرده است.

 

 

منابع:

[1] الأمالی (للصدوق)، ج۱، ص۱۲۸

[2] الأمالی (للصدوق)، ج۱، ص۱۲۹

[3] مستدرک الوسائل/10/318

[4] کتاب المزار (مناسک المزار)، ج۱، ص۵۳ 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۰۳ ، ۱۰:۱۹